Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...
محک

بزرگترین آب نمای تبلیغاتی شهر شیراز

بزرگترین آبنمای تبلیغاتی شهر شیراز بزودی در منطقه 5 شهری شیراز و در تقاطع بلوار ر حمت و خیابان گلریز افتتاح خواهد شد.این پروژه در مساحتی بالغ بر 4500 متر مربع که شامل آب نما ،فضای سبز وسقاخانه و محوطه سازی می باشد که هزینه اجرای آن بیش از150میلیون تومان می باشد.این آبنما ، دومین آبنمای تصویری شهری شیراز بعد از آبنمای بلوار چمران می باشد.


برگرفته از eshiraz.ir

7 مرداد 1389 .
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Azadegi :: Cloob :: Oyax :: Digg :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Email To: :: Subscribe to Feed

ورزشگاه بزرگ شیراز، پروژه ای که هیچگاه افتتاح نمی شود

به منظور کاری ، امروز گذرم به منطقه میانرود افتاد ، منطقه در جنوبی ترین نقطه شیراز ، منطقه ای که تا چند سال پیش جزء مناطق محروم شیراز بود ، اما خوشبختانه با اقدامات شهرداری از ظاهر محروم آن کاسته شده بود. ساخت بلوارهای عریض ( مشابه بلوار چمران ) ، ایجاد طولانی ترین پیست دوچرخه سواری شیراز ، ایجاد پارک جنگلی بزرگ شیراز ( بعنوان قسمتی از کمربند سبز شیراز ) ، ساماندهی میدان قهرمانان ، ساخت تقاطع 4 لوپ کمربندی و میانرود ( هرچند که تا افتتاح راه درازی در پیش دارد ) و ... همگی از همت بلند شهرداری در زمینه محرومیت زدایی از این منطقه حکایت دارد.

اما در هنگام ورود به شهرک میانرود ، اولین موردی که توجه شما را جلب می کند سازه بسیار بزرگ ورزشگاه میانرود شیراز هست که همانند زخمی بر پیکره ی شهر شیراز سالهاست مسکوت مانده است.انتظار داشتم حداقل راه های دسترسی ایجاد شده باشد ، خس و خاشاکهای اطراف ورزشگاه جمع آوری ، بجای آن مسیر سازی و زیبا سازی صورت گرفته باشد ، مقدمات افتتاح نیمی از ورزشگاه به همراه آماده سازی زمین چمن فراهم شده باشد اما افسوس و صد افسوس ، که هیچ نغییری در پروژه ایجاد نشده بود.

پروژه حالتی کاملا تعطیل داشت ، کارگری مشغول کار نبود ، نشانه ای حضور کارگران در روزهای قبل نیز به چشم نمیخورد.تنها موردی که در ذهن تداعی میشد ، وهده های رنگارنگ مسئولین به مردم شیراز و فارس بود که بازهم بوی خیانت می داد ، خیانتی که مسئولین حتی به روی خودشان هم نمی آورند.

پس از ماه ها بلاتکلیفی ورزش فارس در عدم معرفی و حضور مدیرکل تربیت بدنی ، علیرضا گرامی به این سمت برگزیده شد که در مراسم معرفی خود هیچ سخنی از این ورزشگاه به میان نیاورد.
ورزش فارس و شیراز و در راس آن فوتبال فارس در سراشیبی سقوط قرار دارند که متسفانه شیب آن بسیار تند است.تنها و تنها می توان امید داشت که وضعیت تغییر کند که بنظر میرسد توقع معقولی با حضور مسئولین فعلی و مردمی که به هیچ چیز اعتراض نمی کنند نباشد... این هم تصویر پروژه از سایت panoramio که مربوط به 5/1 سال گذشته است و هم اکنون نیز به همین شکل است.

این پروژه در سال 1376 شروع به ساخت شد که شامل مجموعه ی ورزشگاه 50000 نفری ، سالن مدرن 6000 نفری ، پیست سرپوشیده دو و میدانی و دوچرخه سواری هست که به حال خود رها  شده اند...

 6 مرداد 1389
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Azadegi :: Cloob :: Oyax :: Digg :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Email To: :: Subscribe to Feed

بزرگ‌ترين باغ زيتون يكپارچه جهان در شيراز به ثبت مي‌رسد

این خبر کمی قدیمی است اما به دلیل اهمیت آن و تکمیل آرشیو وبسایت ، این خبر رو قرار میدم.

خبرگزاري فارس: شهردار شيراز گفت: تلاش براي ثبت باغ زيتون شهرداري شيراز به عنوان بزرگ‌ترين باغ يكپارچه زيتون جهان آغاز شده و به ‌زودي اين باغ به ثبت مي‌رسد.
مهران اعتمادي امروز در گفتگو با خبرنگار فارس در شيراز با بيان اينكه تحقيقات وسيعي براي ثبت جهاني باغ زيتون شيراز به عنوان بزرگت‌رين باغ يكپارچه زيتون در دنيا آغاز شده است، اظهار داشت: هم‌اكنون بزرگترين باغ زيتون يكپارچه جهان با مالكيت واحد با 750 هكتار مساحت در اسپانيا قرار دارد.
وي افزود: با توجه به وسعت 13 هكتاري باغ يكپارچه زيتون در شيراز، اين ركورد به شيراز اختصاص مي‌يابد.
شهردار شيراز خاطرنشان كرد: خوشبختانه با توجه به اهميت مسائل زيست محيطي و توسعه فضاي سبز، پروژه‌هاي توسعه باغ‌ها در شيراز، مورد توجه انجمن بين‌المللي زيتون قرار گرفته است.
وي با اشاره به ديدار با معاون باغباني وزارت جهادكشاورزي، و انجام مذاكراتي در زمينه ثبت اين باغ زيتون، تشكيل كميته‌اي متشكل از نمايندگان دولت، مجلس و شهرداري شيراز و پيگيري اخذ تسهيلات براي نگهداري فضاي سبز شهري شيراز را از دستاوردهاي اين ديدار برشمرد.
اعتمادي خاطرنشان كرد: در سفر هيئت دولت به شيراز، اعتباري براي 40 هزار هكتار توسعه درختكاري در سطوح شيب‌دار مصوب شد.
شهردار شيراز تصريح كرد: فضاي سبز زيتون‌كاري در ارتفاعات اطراف شيراز با عنوان كمربند سبز يكي از بندهاي اين مصوبه است و در نظر داريم با توسعه اين باغ، بار ديگر نام شيراز را در عرصه بين‌المللي به عنوان شهري سبز، ثبت كنيم.


به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Azadegi :: Cloob :: Oyax :: Digg :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Email To: :: Subscribe to Feed

ساز جديد شاه کمان در اجراي کنسرت کيهان کلهر در شيراز معرفي مي شود

شيراز- رييس انجمن موسيقي فارس گفت:‌کيهان کلهر و گروه همنوازان کلهر در روزهاي هفت تا 9 مردادماه جاري در مجموعه فرهنگي هنري حافظ شيراز برنامه اجرا مي کنند که در اين برنامه ساز جديد شاه کمان معرفي مي شود.

محسن خباز چهارشنبه در گفت و گو با ايرنا افزود:‌اين کنسرت در دو بخش کاملا متفاوت برگزار خواهد شد که بخش اول اين کنسرت شامل بداهه نوازي کيهان کلهر و علي بهرامي فرد نوازنده سنتور بم است و در آن، کلهر ساز جديد شاه کمان را معرفي مي کند.

او ادامه داد:‌در اين ساز،ازپنج وتر اصلي و هشت وتر فرعي استفاده شده است که علاوه بر گسترش محدوده صوتي رايج کمانچه تا يک پنجم بم ‌تر، به دليل وجود سيم‌هاي واخوان و عدم استفاده از پوست داراي رنگ صوتي متفاوتي نسبت به ساير سازهاي کششي رايج است.
خبازگفت:بخش دوم کنسرت شامل قطعاتي از کيهان کلهر در دستگاه نوا است که توسط گروه همنوازان و با صداي حميدرضا نوربخش اجرا مي شود و تمام اشعار اين بخش از مولانا جلال الدين رومي است.
اعضاي گروه همنوازان کلهر را سيامک جهانگيري با ساز ني، علي بهرامي فرد ساز سنتور بم، هادي آذرپيرا ساز تار، روزبه رحيمي ساز سنتور، علي توکلي ساز رباب، پوريا پاکشير ساز تمبک و زکريا يوسفي ساز دف تشکيل مي‌دهند.
کيهان کلهر به عنوان برجسته ترين نوازنده کمانچه در حال حاضر، بدون ترديد در زمره مطرح ترين و موفق ترين موسيقي دانان ايراني در عرصه بين المللي است که با آماري در حدود 100 کنسرت در سال طي دهه گذشته سهم به سزايي در معرفي موسيقي ايراني به جهانيان داشته است .
از ميان آثار منتشر شده کيهان کلهر آلبومهاي باران و شهر خاموش تا کنون نامزد دريافت جايزه گرمي ( معتبر ترين جايزه جهاني موسيقي) شده است. از آخرين کنسرتهاي کلهر در ايران به همراه محمد رضا شجريان و حسين عليزاده نزديک به هفت سال مي گذرد .
کنسرت گروه همنوازان کلهر 7 ، 8 و 9 مرداد ماه در مجموعه فرهنگي هنري حافظ به همت موسسه فرهنگي هنري شهرآفتاب شيراز پس از اجراي موفق تهران اين گروه برگزار خواهد شد.

6 مرداد 1389

برگرفته از irna.ir
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Azadegi :: Cloob :: Oyax :: Digg :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Email To: :: Subscribe to Feed

کنسرت گروه موسیقی هم‌نوازان کلهر

کنسرت گروه موسیقی هم‌نوازان کلهر
مکان: مجموعه فرهنگی هنری حافظ
زمان: 6، 7 و 8 مرداد ماه
ساعت: 20:30
به سرپرستی کیهان کلهر؛ موسیقیدان و نوازنده برجسته کمانچه
آواز: حمیدرضا نوربخش
میزبان: موسسه فرهنگی هنری شهر آفتاب شیراز، با مجوز از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی


مراکز فروش بلیت: آموزشگاه‌های آزاد موسیقی سارنگ، شهرآفتاب، آبنوس، باریتون، صبا، دنا و ماهور

این برنامه در دو بخش اجرا خواهد شد، که در قسمت اول دونوازی "سنتور بم" و ساز جدید "شاه کمان" توسط کیهان کلهر و علی بهرامی‌فرد اجرا خواهد شد. و در قسمت دوم به همراه گروه قطعاتی را در دستگاه نوا اجرا خواهند کرد.


6 مرداد 1389
برگرفته از shirazgardi.com

به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Azadegi :: Cloob :: Oyax :: Digg :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Email To: :: Subscribe to Feed

آغازعملیات ایستگاه مترو زند

عملیات ساخت ایستگاه مترو زند از هفته گذشته و بعنوان آخرین ایستگاه خط 1 مترو شیراز که عملیات ساخت آن آغاز می شود اجرایی شده است.با توجه به لغو شدن ساخت ایستگاه وکیل شیراز ، به علت مشکلات مختلف ، این ایستگاه آخرین ایستگاه از خط 1 مترو شیراز خواهد بود که عملیات آن شروع شده است.

زمان اجرای این ایستگاه 12 تا 18 ماه است که با توجه به افتتاح کل پروژه در سال 91 ، مشکلی از لحاظ زمانی برای پروژه ایجاد نخواهد کرد.
اما با شروع عملیات ایستگاه ، مطابق پیش بینی ها و با توجه به عدم وجود مدِیریت ترافیک ، ماموران راهنمایی رانندگی و اطلاع رسانی مناسب ، ترافیک شدیدی در محل اجرای پروژه ایجاد شده است که با توجه به تجربه ساخت ایستگاه های قبلی چاره ای جز تحمل وضع موجودوجود ندارد!

2 مرداد 1389 .
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Azadegi :: Cloob :: Oyax :: Digg :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Email To: :: Subscribe to Feed

کنسرت استاد حسام الدین سراج در سعدیه

به مناسبت روز جوان ، کنسرت استاد حسام الدین سراج در آرامگاه سعدی برگزار شد که با استقبال شهروندان شیرازی مواجه شد.


برگرفته از fars.isna.ir

به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Azadegi :: Cloob :: Oyax :: Digg :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Email To: :: Subscribe to Feed

مروری بر وضعیت سینماهای شیراز

در حال حاضر کلانشهر شیراز دارای 8 سالن سینما به نام ها و تعداد ظرفیتهای پرسیا 760 - ایران 940 - بهمن 700 -  پیام 500 - حافط 770 - فلسطین 575 - شیراز 1074 - سعدی 944 می باشد.
از این تعداد سینماها ، سینماهای پرسیا ، ایران ، بهمن ، پیام و حافط در بلوار زند ، سینما سعدی در خیابان قصردشت و سینما شیراز در خیایان لطفعلی خان زند قرار دارند.

با افتتاح مجتمع های زیتون فارس و خلیج فارس و سعدی، که هرکدام به ترتیب دارای 3 ، 6 و 1سینما می باشند ، تعداد سینماهای شیراز به 18 عدد خواهد رسید که بیشترین تعداد بعد از شهر تهران خواهد بود.

هم اکنون سینما پرسیا و سینما شیراز با بازسازی که در آنها انجام شده است ، مجهز به سیستم های مدرن روز سینمای جهان از قبیل دالبی دیجیتال می باشند.سینماهای سعدی و ایران نیز در ایام  برگزاری این جشنواره قیلم فجر ، میزبان این جشنواره هستند.

هم اکنون سینما پرسیای شیراز بعنوان یکی از مدرنترین سینماهای ایران ، با ایجاد سانس فوق العاده در ساعت 23:30 ، اقدام به نمایش فیلم های خارجی با زیرنویس فارسی می نماید که مورد توجه علاقمندان قرار گرفته است.

سینما پرسیا بعد از بازسازی

سینما سعدی شیراز ، بعنوان پربازدیدترین سینمای خانوادگی کشور

برگرفته از : eshiraz.ir - cinemacinema.com - panoramio.com

2 مرداد 1389 .
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Azadegi :: Cloob :: Oyax :: Digg :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Email To: :: Subscribe to Feed

افتتاح بزرگترین کارخانه تولید فرآورده های پودری جنوب کشور در شیراز

بعد از ظهر دیروز با حضور وزیر رفاه و تامین اجتماعی ،مدیر عامل صنایع شیر ایران و استاندار فارس،بزرگترین کارخانه تولید فرآورده های پودری جنوب کشور در شیراز به بهره برداری رسید.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه فارس،این کارخانه که با سرمایه ای بالغ بر 55 میلیارد ریال و در مدت 22 ماه به بهره برداری رسید،که بنا بر اظهارات مدیر عامل صنایع شیر ایران 40 نفر را به صورت مستقیم مشغول به کار می کند.

همچنین بنا بر گفته مسوولان کارخانه فرآورده های پودری پگاه فارس،این کارخانه بر اساس دریافت روزانه 150 تن آب پنیر و 120 تن شیر برنامه ریزی شده است.

این گزارش می افزاید شیر خشک تولیدی این کارخانه در فرآورده های صنایع لبنی(استاندارد سازی،تهیه شیر باز ساخته،بستنی و ...)،تولید شکلات،بیسکوئیت،کیک و کلوچه،صنایع نانوایی،تهیه خمیر ماکارونی و تولید فرآورده های گوشتی از قبیل سوسیس،کالباس و...مورد استفاده قرار می گیرد.

شیر خشک یاد شده بدون طعم و مزه اضافی،بدون مواد افزودنی و مواد نگهدارنده در کیسه های 20 و 25 کیلوگرمی و در پاکت دولایه لامینه به بازار عرضه می شود.

همچنین پودر آب پنیر تولیدی این کارخانه نیز در فرآورده های حجیم شده غلات(پفک)،غنی کردن فرآورده های آردی مانند ماکارونی،انواع نان،بیسکوئیت،کیک و کلوچه،امولسیون کردن چربی در فرآورده های گوشتی و صنایع شکلات سازی،خوراک بچه،چیپس و صنایع داروسازی مورد استفاده قرار می گیرد.

پودر آب پنیر نیز بدون طعم و مزه اضافی در کیسه های 20 و 25 کیلو گرمی و در پاکت دولایه لامینه به بازار عرضه می شود.

1 مرداد 1389 .
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Azadegi :: Cloob :: Oyax :: Digg :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Email To: :: Subscribe to Feed

وضعیت نامطلوب بلوار زند

بلوار زند شیراز که مزین به نام وکیل الرعایای مردم ایران ، کریمخان زند است ، امروزه وضعیت مناسبی ندارد واگر چمن کاری و گلکاری بلوار اصلی را کنار بگذاریم ، وضعیت پیاده روها ، دیواره های اطراف و نماهای ساختمان های مشرف به بلوار به هیچ وجه در شان شیراز و نام بزرگ خاندان زند شیراز نیست.بلواری که از مجموعه باشکوه زندیه شروع شده و به بیمارستان مرحوم نمازی ختم می شود ، شامل مکان های تاریخی ، فرهنگی ، تجاری ، مسکونی ، اداری ، پزشکی و هتل های مختلف هست که هر کدام با طراحی خاص و بعضا نا متوازن و قدیمی خود وضعیتی نا مناسب برای این بلوار که بعنوان بلوار اصلی در مرکز شهر مطرح هست ایجاد کرده اند.

از طرفی وضعیت نامطلوب پیاده روها که یا به جای کاشی کاری ، دارای آسفالت هست و یا اگر کاشی کاری هم وجود داشته باشد مربوط به سالهای بسیار دور می باشد که جا دارد شهرداری در اقدام فوری نسبت به بهسازی پیاده رو ها اقدام کند. متاسفانه وضعیت جدولها و باغچه های موازی بلوارهم به هیچ وجه مناسب نیست و شمشادهای موجود بسیار نا مرتب هستند یا اصلا در بسیاری از باغچه ها وجود ندارند.


البته وضعیت نامناسب پیاده روها و باغچه ها تنها مختص بلوارزند نیست و در سایر خیابان های شیراز نظیر عفیف آباد ، بیست متری و سی متری سینما سعدی ، برق ، باغشاه ، صورتگر ، پستچی  و ... نیز وضعیت به همین صورت هست.از طرفی به پاکسازی دیوارها نیز توجهی نمی شود و نبود قوانینی عملی در برخورد با تخریب کنندگان و نویسندگان بر روی دیوارها باعث شده است که تلاش های سالیانه ی شهرداری هم برای پاکسازی پوسترها و نوشته ها راه به جایی نبرد.

مشکل دیگر بلوار زند که متوجه دیگر بلوارها و خیابان های شیراز هم هست ، نصب انواع بنر و تابلو با استفاده از داربست های بسیار نازیبا توسط ارگان های مختلف دولتی است که بنظر می رسد شهرداری چاره برای مقابله با آنها ندارد.اما آقای مهران اعتمادی ، شهردار شیراز اعتراض خود را به این امر اعلام کرده است.

زیبا سازی معکوس بوسیله داربست در مقابل ساختمان شرکت نفت
و عدم وجود نظارت توسط شهرداری


زیبا سازی هم البته به شکل معکوس و قدیمی صورت میگیرد و تنها به نصب تعدادی لامپ رنگی که مصرف برق بالایی هم دارند اکتفا شده است که مربوط به 10 15 سال پیش است.
در مجموع بلوارزند شیراز با توجه به موقعیت مهم آن در شیراز نیاز به توجه ویژه از سوی شهرداری و حتی دولت دارد.

1 مرداد 1389 .
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Azadegi :: Cloob :: Oyax :: Digg :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Email To: :: Subscribe to Feed

140 میلیارد ریال سرمایه گذاری برای تامین زیرساخت های برج الکترونیک شیراز

مديرعامل و عضو هيات مديره برج الکترونيک شيرازگفت : 140ميليارد ريال براي تامين زيرساخت‌هاي برج الکترونيک شيراز به عنوان مجهزترين و تنها مرکز داده جنوب کشور سرمايه‌گذاري شده است.

به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار ايرنا مهندس سعيد حسيني در گفت و گو با خبرنگاران افزود : زيرساخت‌هاي منحصر به فرد برج الکترونيک نظير ارتباط فيبرنوري با اينترانت کشوري آماده استفاده در بخش فناوري اطلاعات و ارتباطات و سرمايه گذاري است.



عضو هيات مديره برج الکترونيک شيراز اضافه کرد: وجود تنها ديتا سنتر عمومي جنوب کشور، تامين امنيت فيزيکي محل ذخيره‌سازي و پرورش داده‌ها و مسير انتقال داده‌ها، ارتباط فيبرنوري با تمام 100 واحد اداري تجاري مستقر در برج با ديتا سنتر، تامين برق اضطراري و دسترسي به مرکز تلفن در اين برج انجام شده است.
وي افزود: در حال حاضر چندين مجموعه دولتي و خصوصي در حال استقرار در برج هستند و تعداد اندکي از واحدها براي واگذاري باقيمانده‌اند که به زودي به واجدين شرايط واگذار مي شود.
برج الکترونيک شيراز فعاليت خود را از فروردين 1384 آغاز نموده است ، ماموريت اين برج ايجاد وتوسعه فن آوري اطلاعات وارتباطات و دانش فني مرتبط با آن در جهت انجام تحقيقات کاربردي، طراحي ،اجرا و ارائه خدمات فناوري اطلاعات ،ساخت ساختمانهاي پيشرفته و برج هاي الکترونيک و مشارکت با شرکت هاي داخلي و خارجي فعال در اين زمينه مي با شد .
برنامه ريزي فناوري اطلاعات، برنامه ريزي سيستم هاي اطلاعاتي، برنامه ريزي استراتژيک ، تدوين طرح هاي جامع، تدوين معماري سازماني،ارائه راه حل هاي جامع سيستم هاي مديريت فرايند هاي کسب و کار ، مهندسي نرم افزار ، طراحي ، ساخت ، پياده سازي و پشتيباني سيستم هاي اطلاعاتي و نرم افزارهاي کاربردي و سفارشي ، مهندسي شبکه ، مشاوره، امکان سنجي ، طراحي و پياده سازي راه حل هاي ارتباطي و شبکه هاي محلي ( LAN ) ، گسترده ( WAN )و اينترنت ، مهندسي مخابرات ، طراحي و توليد سيستم هاي مرتبط با NGN و WIMAX ، اجراي پروژه هاي مرتبط با NGN و WIMAX ، ارائه خدمات Call Center Embedded System ، طراحي و توليد سيستم هاي نهفته ، کاربردهاي وب و تجارت الکترونيک ، طراحي و توليد سايت هاي وب و طراحي و توسعه راه حل هاي تجارت الکترونيک اجمله خدماتي است که در برج الکترونيک شيراز ارائه مي شود.

برگرفته از irna.ir
1 مرداد 1389 .
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Azadegi :: Cloob :: Oyax :: Digg :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Email To: :: Subscribe to Feed

سرلشکر شهید عباس دوران ، فرزند دلیر دیار پارس

فرمانده عمليات پايگاه سوم شكاري (شهيد نوژه)(ارتش جمهوری اسلامی ایران)

از زمان کوروش کبیر تا کنون کم نبوده اند شیرزنان و مردانی که با دلاوری های خود غرور و عزت سرزمین عزیزمان را نگه داشته اند ، شهید عباس دوران ، یکی از این دلاوران است که با شجاعت خود باعث غرور و افتخار مردمان میهن خود شد.

ایران بزرگ رویای دشمنان ...

30 ام تیر ، سالگرد شهادت سرلشگر عباس دوران گرامی باد

سال 1329 ه ش در شهر شيراز ديده به جهان گشود. دوران كودكي، نوجواني و جواني را در شيراز گذراند. وي پس از اخذ ديپلم در سال 1349 به خدمت مقدس سربازي مي رود و بعد از بازگشت، به دليل علاقه اي كه به يادگيري فن خلباني و خدمت به ميهن دارد در 1351 وارد دانشكده خلباني نيروي هوايي ارتش شد. پس از طي نمودن دوره مقدماتي پرواز در ايران براي ادامه تحصيل و فراگيري دوره تكميلي خلباني به كشور آمريكا اعزام گرديد. با توجه به استعداد فوق العاده در كم ترين زمان موفق به اخذ نشان و گواهينامه خلباني شده و به ايران بازمي گردد و با درجه ستواندومي در پايگاه هوايي همدان مشغول به خدمت مي شود. هنگامي كه جنگ تحميلي آغاز شد، وي در پست افسر خلبان شكاري و معاونت عمليات فرماندهي پايگاه سوم شكاري (شهيد نوژه) انجام وظيفه مي كرد.


در سي و يكم شهريور سال 1359 نيروي هوايي عراق در يورشي ناجوانمردانه تعداد زيادي از مواضع ايران را بمباران مي كند. عباس هم همانند ديگر خلبانان شجاع نيروي هوايي به مقابله با دشمن پرداخت.
پس از مدتي عباس براي ادامه پروازهاي جنگي به پايگاه ششم شكاري بوشهر منتقل شد. هنوز چندي نگذشته بود كه طرح عمليات مرواريد ارائه مي شود كه بر اساس آن تصميم گرفته مي شود كه نيروي هوايي و نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران در اين عمليات به صورت مشترك عمل كنند.
بدين لحاظ بهترين خلبانان پايگاه انتخاب مي شوند. در بين انتخاب شدگان نام دليراني همچون سرلشكر شهيد عباس دوران، سرلشكر شهيد حسين خلعتبري، سرلشكر شهيد سيدعليرضا ياسيني و سرگرد شهيد حسن طالب مهر به چشم مي خورد.
عمليات در تاريخ 1359/7/9 شروع مي شود. در همان ساعات ابتدايي نبرد، در يك عمليات متحورانه عباس دو ناوچه نيروي دريايي عراق را در حوالي اسكله «الاميه» و «البكر» منهدم كرد. تا پايان عمليات، دوران و همرزمانش مرتب هواپيما عوض مي كردند. بطوريكه بعد از فرود، دوران از هواپيما پياده مي شد و به هواپيماي ديگري كه مسلح بود سوار مي شد و به نبرد ادامه مي داد. عباس بي نهايت شجاع بود. آن روزها سخت ترين مأموريت ها را قبول مي كرد. در اين عمليات به او كه درحال پرواز بود اطلاع دادند بايد عمليات نيمه تمام رها شود، كه عباس قبول نكرد و با رشادت تمام اين دو اسكله را نابود ساخت. چنان چه مي گفتند و به اثبات هم رسيده نيروي دريايي عراق را سرهنگ خلبان عباس دوران و سرهنگ خلبان خلعتبري به نابودي كشاندند.
به دليل رشادت هاي فراواني كه عباس از خود بروز داده بود، علاوه بر يك درجه دوره اي كه به او تعلق مي گرفت يك درجه تشويقي دیگرنيز گرفت و به درجه سرهنگ دومي مفتخر شد. درهمين اوصاف فرماندهان تصميم مي گيرند كه با انتقال او و سپردن يكي از پست هاي حساس ستادي در تهران، از تجربيات او استفاده بيشتري كنند كه دوران نمي پذيرد و مي گويد:
- پرواز نكردن براي من مثل مردن است.
هيچ گاه در طول پرواز صحبت نمي كرد و هميشه مي گفت:
- اگر از مسير منحرف شده و يا حالت نامتعادلي داشتم، با من صحبت كنيد، خودتان هم مواظب اطراف باشيد.
همچنين بسياري از دوستانش از زبان او شنيده بودند كه اگر روزي هواپيماي من مورد هدف قرار گيرد، هرگز آن را ترك نمي كنم و با آن به قلب دشمن حمله ور مي شوم.
زماني كه اسراييل به لبنان حمله كرد، وي اولين خلباني بود كه آمادگي خود را جهت نبرد با صهيونيست ها اعلام كرد.
در يكي از روزهاي بهار سال 1360 مسئولين شهر شيراز تصميم مي گيرند به خاطر رشادت ها و دلاوري هاي عباس دوران، يكي از خيابان هاي شهر شيراز را به نام او كنند؛ لذا از دوران دعوت مي شود تا در مراسم شركت كند و او نيز قبول كرده و به آن جا مي رود كه از دوران به شايستگي تقدير مي شود.
چون او ضربات مهلكي به دشمن وارد نموده بود، هميشه عوامل نفوذي دشمن قصد ترور وي را داشتند كه يكي از اين موارد هم در همين زمان بود كه خوشبختانه اين ترور عقيم ماند.در آستانه عمليات بيت المقدس، دشمن دست به تحركات گسترده اي زده بود و مرتب نيرو و تجهيزات به جبهه هاي جنوبي ارسال مي كرد. از سوي نيروي هوايي تدبيري انديشيده شد تا ضربه اي كاري به دشمن وارد شود . بعد از كسب اطلاعات لازم و تهيه نقشه هاي پروازي، تصميم بر اين شد كه در يك عمليات گسترده هوايي عقبه دشمن از جمله نفرات و تجهيزات آنها از ارتفاع بالا بمباران شديد شود.
در 29 اسفند سال 1360 طرح آغاز شد و دوران به عنوان ليدر يا همان فرمانده گروه پروازي انتخاب و 15 نفر از خلبانان تيزپرواز ارتش جمهوري اسلامي ايران نيز انتخاب شدند. بعد از توجيهات لازم توسط دوران، همگي به پرواز درآمدند و با هدايت او مواضع دشمن به سختي بمباران شد و راه براي فتح خرمشهر هموار گرديد.عباس دوران در طول 22 ماه حضور در جنگ 120 پرواز عملياتي داشتند. آنهايي كه اهل پرواز هستند مي دانند كه غيرممكن است. شايد هيچ خلباني پيدا نشود كه توانسته باشد از عهده اين كار برآيد و اين در آن زمان يك ركورد در نيروي هوايي محسوب مي شد. در بين نيروي هاي دشمن نيز دوران خيلي معروف بود و زهرچشمي از عراقي ها گرفته بود كه عراقي ها آرزوداشتند او را اسير كنند.
سرانجام حیات پرخیروبرکت این اسطوره ابدی نیز به شهادت ،این سنت مبارکی که خدا فقط برای بندگان خاص خود مقرر فرموده ختم شد.روز سی ام تیر ماه 1361آسمان بغداد شاهد عروج خونین یکی دیگر از یاران با وفای خمینی کبیر بود.
امیر خلبان آزاده منصور کاظمیان ، شهادت عباس را اینگونه بیان می کند:
عقب هواپیمای دوران نیز مورد اصابت چندین گلوله ضدهوایی قرار می گیرد؛ به طوری که قسمت عقب جنگنده از بین می رود. در این لحظه هواپیما در آتش می سوخت عباس از من خواست که هواپیما را ترک کنم و به دلیل این که جوابی نمی شنود، دکمه خروج اضطراری کابین عقب را می زند و من به بیرون پرتاب می شوم و به اسارت در می آیم.
عباس در این لحظه طبق گفته های قبلی خود تصمیمی مبنی بر ترک هواپیما ندارد.
وى بارها مى‏گفت اگر هواپیما بال نداشته باشد خودم بال در آورده و بر سر دشمن فرود مى‏آیم و هرگز تن به اسارت نخواهم داد.
شعله های آتش هرلحظه شدیدتر می شد ولی عباس می خواست پروازی دیگر را شروع کند. هواپیما هر لحظه ارتفاع کم می کرد. عباس در این لحظات هتل محل برگزاری اجلاس را می بیند و شاید با خود زمزمه می کند چه هدفی بهتر از آن جا؟ به سوی هتل حرکت کرده و هواپیما را درحالی که هنوز هدایت آن را برعهده داشت به ساختمان هتل می کوبد و پروازی دیگر را آغاز می کند. از او دستکش و پوتینش مشخص بود زیرا از پیکرش چیزی بجز آن باقی نمانده بود.
عقاب بال سوخته نیروی هوایی قهرمان دلیر مردم ایران افتخاری دیگر نصیب نیروی هوایی و کشورش می کند.
با این حرکت شجاعانه،عباس دنیا به پوچی ادعاهای صدام که مدعی بودبا وجود دیواره های آتش که از کشورهای اروپایی وامریکا دراطراف بغداد ایجاد شده است،هیچ خلبان ایرانی قادر به نفوذ در بغداد نیست ،خط بطلان کشید وبه دنیا ثابت کرد تنها عاملی که پیروزی را در جنگ برای ایران مقتدر در برابر ائتلاف کفر جهانی رقم می زند فقط اراده پولادین مردانی است که در کوران حوادث به حسین ابن علی اقتدا می کنند ؛نه تسلیحات نظامی قدرتهای پوشالی غرب وشرق.
سران کشورها ی غیر متعهد به این نتیجه می رسند که آسمان بغداد به هیچ وجه امن نیست و تصمیم می گیرند که اجلاس در دهلی نو انجام پذیرد.
بقایای پیگر پاک سرلشگر خلبان شهید عباس دوران بعد از 22 سال دوری از وطن به کشور بازگشت و در زادگاهش به خاک سپرده شد.
منبع:پرونده شهید دربنیاد شهید وامورایثارگران شیراز ومصاحبه با خانواده ودوستان شهید

خاطرات
نرگس خاتون دلي روي فر، همسر شهيد :
عباس دوران در طي دو سال اول جنگ بيش از 120 پرواز و عمليات برون مرزي داشته است كه كارشناسان مسائل پروازي اذعان داشته اند چنين آماري حتي در جنگ هفت ساله ويتنام هم وجود نداشته است.
آخرين مرتبه اي كه قرار شد عباس به عمليات بمباران پالايشگاه «الدوره» برود، «اميررضا» هشت ماه و نيم بيشتر نداشت و صحبت هاي ما مثل همه موارد مشابهي بود كه عباس به عمليات مي رفت. اما بعدها متوجه شديم فقط به يكي از دوستانش گفته بود كه احتمالاً اين آخرين پرواز من است و مي خواهم در صورتي كه برنگشتم تو اولين كسي باشي كه خبر شهادتم را به خانواده ام بدهي.
در زمان جنگ عباس دوران در پايگاه بوشهر بود كه از او دعوت كردند تا به تهران برود ولي او قبول نكرد و به همدان رفت زيرا از پشت ميز نشستن خوشش نمي آمد و دوست داشت هميشه در تكاپو و پرواز باشد.
عباس دوران هميشه ساكت و محجوب بود و در ميان هشت فرزند خانواده اش و حتي اقوام از محبوب ترين افراد بود.
در حق عباس دوران بسيار كم لطفي شده است. طي اين سال ها كسي چندان به موضوع شهادت او نپرداخته است و شما كم تر جايي يا برنامه و حتي نشريه اي مي بينيد كه در آن سخني از عباس به ميان آمده باشد. حتي آخرين عمليات او كه به گفته بسياري از صاحب نظران از لحاظ سياسي، بين المللي و نظامي در درجه بسيار بالايي از اهميت قرار داشت، هنوز هم ناشناخته مانده است.

امیر كاظميان، كمك خلبان شهيد :
امروز سالها از پرواز ابدي تيمسار خلبان شهيد عباس دوران گذشته است. نمي دانم با كدام معيار مي توان نقش دوران را در جنگ سنجيد و دردآور آنكه اين قهرمان ملي آنطور كه بايد به جامعه معرفي نشده است. دوران اگر چه در كسوت ارتش اما يك بسيجي بود كه بسيج مدرسه عشق است و آن همه حماسه را جز عشق سببي نيست.
تنها آخرين ماموريت دوران براي آنكه از او يك اسطوره بسازد كافي است. ماموريتي به ظاهر غير ممكن كه از مرزهاي نظامي فراتر رفت و زلزله اي سياسي شد و ابعادي بين اللمل يافت.
ما سپيده دم یکی از روزهای افتخار سوار بر پرنده آهني خود راهي بغداد شدیم تا عملياتی غير ممكن را ممكن كنیم. سهم دوران از اين پرواز شهادت بود و وسهم من اسارت.
ابتداي جنگ در پايگاه بندرعباس بودم. پايگاه بندرعباس عملياتي نبود و ما براي عمليات به پايگاه هاي بوشهر، دزفول و همدان مامور مي شديم. براي يك ماموريت رفتم به پايگاه بوشهر كه با ايشان آشنا شدم البته از قبل اسم ايشان را شنيده بودم چون به خاطر پروازهاي زيادش معروف بود.
اولين ماموريت مشترك ما هم زدن تاسيسات نفتي بصره بود كه با يك فانتوم رفتيم. دوران كابين جلو و من كابين عقب بودم. يك هواپيماي دومي هم بود كه در ارتفاع بالاتر پرواز مي كرد و كارش محافظت از ما در برابر هواپيماهاي دشمن بود.
رادار زميني به ما اطلاع داد هواپيماهاي دشمن خيلي زياد است و برگرديد. هواپيماي پشتيباني برگشت اما دوران گفت منصور مي رويم و عمليات را انجام مي دهيم كه خوشبختانه عمليات هم موفقيت آميز بود و صحيح و سالم هم برگشتيم.
سال 60 من درخواست كردم بروم همدان و ايشان هم آمد آنجا. اوج پروازهاي ما درفتح المبين بود كه در دو دسته چهار فروندي پرواز مي كرديم. دوران هم اغلب ليدر بود. من هم بيشتر با ايشان پرواز مي كردم. يك بار مشغول گشت هوايي بوديم كه يك هواپيماي دشمن را ديديم و به تعقيبش پرداختيم. تا مرز دنبالش رفتيم و آنجا ديگر بنزين كم آورديم و مجبور شديم برگرديم. حتي نتوانستيم برويم پايگاه خودمان و مجبور شديم برويم دزفول بنشينيم.
عمليات رمضان در 23 ماه مبارك رمضان شروع شد و دوران به درخواست خودش براي پشتيباني هوايي و عمليات جنگي رفته بود اميديه كه براي اين عمليات يك هواپيما رفت و ايشان را آورد همدان.
عمليات رمضان كه شروع شد عراق احساس كرد دارد شكست مي خورد و براي اولين بار شروع كرد به بمباران شهرها يعني خيلي راحت مي آمد و اهدافش را در شهرها مي زد. مثلاً راهپيمايي روز قدس همدان را زد و خيلي از خانم ها شهيد شدند. يك مدرسه را هم در كرمانشاه زدند كه كلي دانش آموز قرباني شدند. آن موقع پدافند شهرها ضعيف بود.
نيروي هوايي از امام خواست كه مقابله به مثل كند و شهرهاي عراق را بزند اما امام مخالفت كرد و به گمانم تيتر بزرگ همين كيهان هم شد كه امام گفته اند ما نمي خواهيم مردم بي گناه عراق را بكشيم.
با اين مسئله من حس كردم به زودي بايد يك ماموريت مهم به پايگاه ما محول شود. اتفاقاً همان روزها مي خواستند من را به يك ماموريت آموزشي شش ماهه بفرستند اما من قبول نكردم و گفتم باشد بعد از جنگ. چون اگر مي رفتم ماموريت هاي جنگي را از دست مي دادم.
صدام به شدت تبليغ مي كرد و مي گفت بغداد كاملاً امن است و يك كبوتر هم نمي تواند به بغداد برسد. خيلي روي امنيت بغداد مانور مي دادند البته شايد بي راه هم نمي گفتند چون خطوط آتش و پدافند خيلي زيادي درست كرده بودند و انواع و اقسام موشك ها را شوروي و فرانسه در اختيارشان گذاشته بود.
شب بيست و نهم من آماده پايگاه بودم و تا صبح نخوابيدم به همين خاطر فرداي آن روز منزل بودم و استراحت مي كردم كه دوران تلفن زد و گفت ساعت پنج بعد از ظهر بيا پست فرماندهي. من خيلي خوشحال شدم و فهميدم ماموريت داريم.
من زودتر از بقيه رفتم پست فرماندهي. مسئولش منصور شورچه بود. پرسيدم منصور عمليات كجاست؟ گفت فردا بغداد.
من هم بلافاصله گفتم من فردا صبحانه را در بغداد مي خورم. منظورم اين بود كه اسير خواهم شد. او گفت نه اين حرف را نزن اما من مطمئن بودم و انگار به من الهام شده بود.
شورچه گفت اگر مي خواهي من جاي تو بروم كه گفتم نه بايد خودم بروم.
از يك هفته قبل انگار به من اين مسئله الهام شده بود كه اين آخرين ماموريت من است و اسير خواهم شد. به خانواده ام هم گفته بودم كه من توفيق شهادت ندارم اما اسير مي شوم.
خلاصه كم كم بقيه هم آمدند. شش خلبان بوديم با شهيد خضرايي كه فرمانده پايگاه و شهيد ياسيني كه فرمانده عمليات پايگاه بود.
اسفندياري، باقري، توانگريان و خسروشاهي هم بودند.
ماموريت ها به صورت لاك و مهر شده از تهران با هواپيماي مخصوص مي آمد و مسئول پست فرماندهي، فرمانده پايگاه و مسئول عمليات در مورد آنها تصميم مي گرفتند. مثلاً اينكه كدام خلبان ها را انتخاب كنند.
براي اين ماموريت هم ما شش نفرانتخاب شده بوديم كه معمولاً خلبان هاي ماموريت هاي سنگين را خود شهيد ياسيني انتخاب مي كرد.
جلسه شروع شد و ياسيني گفت اين مأ موريت مخصوص شماست و هيچكس نبايد چيزي بداند، حتي اگر مشكلي فردا پيش آمد نبايد كسي بداند و يك روز عمليات به تاخير مي افتد اما خلبان ها نبايد تعويض شوند.
قرار بود صبح زود سه تا هواپيما بلند شوند و تا مرز برويم. من و دوران شماره يك، اسكندري و باقري شماره دو و شماره سه هم توانگريان و خسرو شاهي.
به مرز كه مي رسيديم اگر براي يكي از هواپيماها مشكلي پيش مي آمد، بر مي گشت، دو تاي بقيه مي رفتند و اگر نه كه شماره سه بر مي گشت و يك و دو مي رفتند.در واقع شماره سه رزرو بود. علتش هم اين بود كه آمريكا به ما لوازم يدكي نمي داد و بچه ها خودشان قطعات را تعمير مي كردند. قطعه هم عمر مفيد دارد و بعد از آن احتمال خرابي هست.
دوران آنجا به من گفت اگر مسئله اي پيش آمد خودت تنهايي اجكت كن، من اگر توفيقي باشد شهيد مي شوم.
سيستم پرش فانتوم طوري است كه كابين جلو اگر آن را فعال كند اول كابين عقب مي پرد و بعد خودش با فاصله 57 صدم ثانيه مي پرد اما كابين عقب اختيار دارد كه يا خودش اجكت كند يا هر دو نفر. يعني دو وضعيتي است. سيستم اجكت يك اهرمي است تقريباً شبيه ترمز دستي ماشين كه حدود يك متر بايد كشيده شود.
بالاخره جلسه تقريباً ساعت هفت تمام شد. من از همان جا به برخي از بستگان تلفن زدم و بدون اينكه از ماموريت فردا چيزي بگويم با آنها خداحافظي كردم. بعد هم رفتم خانه و با دو خواهر و برادرم كه پيش من بودند خداحافظي كردم البته باز هم از عمليات چيزي نگفتم.
آن شب، شب سي ام ماه رمضان هم بود و معلوم نبود فردا عيد است يا نه. به همين خاطر ما بيدار شديم و سحري خورديم.ساعت پنج جيپ آمد دنبال من و بقيه بچه ها هم جمع شدند. رفتيم گردان پرواز و از آنجا اتاق چتر و كلاه و از آنجا هم رفتيم پاي هواپيماها براي چك كردنشان.
من در دلم گفتم خدايا اگر من قرار است برنگردم هواپيما يك اشكال جزئي داشته باشد. همه چيز را چك كرديم و رفتيم داخل كابين. آنجا وقتي برق را وصل كردند ديديم سمت نما و حالت نما درست كار نمي كند اما چون پرواز ما در روز بود مشكلي ايجاد نمي كرد. اينجا بود كه من صد در صد مطمئن شدم بازگشتي نيست.
قرار بود بدون هيچ تماسي با برج كنترل و پايگاه پرواز كنيم. فقط يك فركانس داخلي بين خود سه هواپيما بود.
ساعت تقريبا يك ربع به شش بود كه اول شماره دو پريد و شماره سه رفت روي باند كه اشكالي برايش پيش آمد و نتوانست بپرد. همينطور كه روي باند بود ما هم رفتيم روي باند براي پريدن و صبر نكرديم از باند خارج شود چون وقتي نبود. طوري رفتيم كه وقتي از زمين كنده شديم من گفتم الان است كه چرخ هاي ما بخورد به شماره سه. حتي شماره دو فكر كرد ما مي خوريم به هم و منفجر مي شويم اما بدون حادثه بلند شديم و با سرعت كم و ارتفاع خيلي زياد پرواز را شروع كرديم. اين حالت تا مرز ادامه داشت.
از جنوب شرق ايلام و كرمانشاه وارد عراق شديم. هوا گرگ و ميش بود. وقتي از روي ايلام گذشتيم چراغ هاي شهر هنوز روشن بود.
مرز را كه رد كرديم سرعتمان به حدود هزار كيلومتر افزايش و ارتفاعمان را به 10 تا 15 متري زمين كاهش داديم. كابل هاي برق فشار قوي را از رويشان مي گذشتيم و دكل ها را از كنارشان ردمي شديم. هنوز خيلي از مرز نگذشته بوديم كه يك موشك زمين به هواي سام-7 به سمت هواپيماي دو شليك شد. من به آنها گفتم كه موشك برايتان آمد. خوشبختانه موشك به آنها نرسيد و در هوا منفجر شد.
كمي كه رفتيم متوجه شدم رادارهاي آنها ما را رديابي كرده اند. من به دوران گفتم، ايشان گفت مسئله اي نيست. شماره دو هم همين را گفت و دوران گفت: مي گويي بروم زير زمين پرواز كنم؟
دوران به من گفت مواظب بيرون باش كه هواپيماها يشان نيايند. قرار بود از جنوب شرق شهر وارد بغداد شويم و پالايشگاه الدوره را بزنيم و مستقيم از روي شهر بگذريم و بياييم ايران. اگر پالايشگاه را نتوانستيم هدف بعدي نيروگاه اتمي عراق بود.
از بيست كيلومتري بغداد ديوار آتش شروع شد و انواع و اقسام موشك ها بود كه در هوا به سوي ما مي آمد و ما از وسط آنها مي گذشتيم. چند ديوار آتش بود و هر كدام را رد مي كرديم به بعدي مي رسيديم. يك پلي بود كه بايد بعد از رد كردن آن
مي پيچيديم. من پايين را نگاه كردم و ديدم همه ماشين ها ايستاده اند و مردم دارند بالاي سرشان يعني به ما نگاه مي كنند. معلوم بود آژير خطر كشيده بودند.
اول شماره دو پل را رد كرد و پيچيد و ما هم پشت سرش پيچيديم. دوران گفت موتور سمت راستمان را زدند. من گفتم مسئله اي نيست بعد از بمباران يك كاري مي كنيم. يك موشك چهار گلوله اي رولاند كه فرانسوي بود به ما اصابت كرده و يك لرزش خفيفي هم در هواپيما ايجاد كرده بود.
پالايشگاه چسبيده به شهر است. رسيديم روي پالايشگاه و آن را بمباران كرديم. من پشت سرم را نگاه كردم و ديدم آتش تا پشت سر من آمده است. دستم را به سمت سيستم پرش بردم تا آن را روي دو نفره بگذارم و بكشم اما همانوقت جلوي چشمم سياه شد و ديگر چيزي نفهميدم. همه اينها در چند ثانيه اتفاق افتاد.
من اجکت نکردم، يا خودش عمل كرده يا دوران آن را زده بود.
- از وقتي ما بلند شديم تا بمباران پالايشگاه نيم ساعت. شش و ربع بود كه ما را زدند.بيهوش بودم و يكي دو ساعت بعد به هوش آمدم. در بيهوشي اول آدم صداها رامي شنود. شنيدم چند نفر عربي حرف مي زنند و كم كم فهميدم ماجرا چيست. يك جايي بود كه براي وزارت دفاعشان بود. چند سرباز عراقي دور و برم بودند و يكي هم داشت لبم را كه پاره شده بود بخيه مي زد. بعدش لباس پروازم را درآوردندو دشداشه تنم كردند و مرا به يك درمانگاه بردند. سر و صورتم زخمي بود و يك طرف بدنم كاملاً كبود بود. آنجا عكس برداري كردند و معلوم شد شكستگي ندارم.
هواپیمای شماره 2را هم گلوله باران كردند و با اينكه آنها هم خيلي گلوله خورده بودند اما توانستند خودشان را به مرز برسانند. وقتي آمده بودند تعداد گلوله ها را بشمارند نتوانستند و نوشتند بي نهايت.
15 روز اول در وزارت دفاع بودم و 45 روز هم در استخبارات در يك سلول يك در دو متري تنها بودم. هر روز هم بازجويي و شكنجه بود. اغلب هم شكنجه هاي رواني.
بعد از بيهوشي اولين سوالم اين بود كه خلبان اول چي شد؟ آنها جواب درستي
نمي دادند. تا اينكه يك سربازي كه تا حدي انگليسي بلد بود دو ماه بعد گفت شما هما ن خلباني نيستي كه دو ماه پيش پالايشگاه را زديد؟ من گفتم بله و از دوران پرسيدم.
سرباز عراقي گفت من خودم داشتم نگاه مي كردم. فقط يك چتر از هواپيما بيرون پريد و بعد هواپيما در شهر منفجر شد. آنجا ديگر مطمئن شدم عباس شهيد شده است.چند تا از روزنامه هاي عراقي عكس اين صحنه را چاپ كرده بودند.
اين عمليات باعث شد كنفرانس غير متعهد ها در بغداد لغو شده و به دهلي نو برود. عراقي ها خيلي عصباني بودند و روي اين مورد خيلي تاكيد داشتند و سوال و جواب
مي كردند. من هم اظهاربي اطلاعي مي كردم ومي گفتم غير متعهد ها ديگر چيست؟!
حتي چند وقت بعد كه مرا بردند به اردوگاه يكي ازسرهنگ هايشان آمد و گفت به كاظميان بگوييد شانس آوردي. ما بايد تو را اعدام مي كرديم چون عمليات شما سياسي بود، نه نظامي و تو اسير جنگي نبودي. برايشان گران تمام شده بود.
براي ما خيلي سخت تر بود البته اين را هم بگويم كه بعد در اردوگاه ما را كمتر از بسيجي ها و نيروهاي عادي شكنجه مي كردند.
عراق كلاً 52 خلبان اسير داشت كه نصفشان را مخفي نگه داشته بود و در ليست صليب سرخ نبودند. آنها را خيلي بيشتر شكنجه مي كردند.
سعي مي كرديم سر خودمان را گرم كنيم تا كمتر سخت بگذرد. كلاس هاي آموزشي مي گذاشتيم. هر كس چيزي بلد بود به بقيه ياد مي داد. من آنجا آلماني ياد گرفتم.
من سال 69آزاد شدم اما پیکر مطهر عباس را بيست سال بعد تحويل دادند. دو استخوان از پايش، كمي از استخوان فك، قسمتي از پوتين و زيپ لباسش كه فلزي بود.پلاكش هم زنگ زده بود.
عباس آدم عجیبی بود؛خيلي خيلي كم حرف بود و بسيار شجاع و نترس. او ركورد دار پرواز و عمليات بود و مي توانست ديگر عمليات نرود و بگويد من پروازهايم را كرده ام و بقيه بروند اما هميشه پيشقدم و داوطلب بود. دوران با آگاهي در اين عمليات شركت كرد. در هر طرح عملياتي درصد ريسك را مشخص مي كنند. ريسك اين عمليات 95 درصد بود يعني تنها5 درصد احتمال برگشت وجود داشت.
ما براي مسائل دنيايي كه نرفتيم بجنگيم. وقتي آزاد شديم گفتند به شما خانه مي دهيم. من گفتم وقتي به همه داديد من هم مي گيرم. ما اگر به خاطر پول رفته بوديم راه هاي خيلي آسان تري براي پول و ثروت بود.
من وظيفه خودم مي دانم كه بيايم و بگويم عباس دوران چه كسي بوده. جوان ها و مردم بايد اينها را بدانند.
الان هم علاقه مندی من پروازاست چون آدم را از زمين جدا مي كند. ورزش به خصوص فوتبال و طبيعت چون آدم را به ياد خدا و معنويت مي اندازد.

31 تیرماه 1389 .
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Azadegi :: Cloob :: Oyax :: Digg :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Email To: :: Subscribe to Feed

باغ حافظیه در تایلند ، افتخاری برای ایرانیان

باغ حافظيه در تايلند با مساحتي افزون بر 500 مترمربع با هدف معرفي ميراث گرانقدر فرهنگي ايران با حضورماهاچاکری، شاهزاده اين کشور در سال 1385 افتتاح شده است..

اين باغ  در نمايشگاه بين‌المللي باغباني كه در شهر چيانگ‌ماي برگزار شد ،  ساخته و در معرض ديد علاقمندان قرار گرفت.
به گزارش روابط عمومي سفارت ايران در تايلند، محسن پاک آيين سفير ايران در اين رابطه گفت: «در اين نمايشگاه دائمي كه به مناسبت شصتمين سالگرد تولد پادشاه تايلند در شهر توريستي چيانگ ماي برگزار مي‌شود، ايران با ساخت باغ حافظيه به عنوان يک باغ ايراني که معرف شاعر بزرگ و نام‌آور ايران يعني حافظ مي‌باشد، در كنار ديگر كشورهاي شركت كننده حضور دارد.»
وي با اشاره به اينکه زمين اين نمايشگاه از سوي دولت تايلند به رايگان در اختيار کشورها قرارداده شده افزود:« اين باغ‌ها به‌صورت نمايشگاه دائمي و با مراقبت مسئولان تايلندي در طول سال در معرض ديد ميليون‌ها گردشگر قرار مي‌گيرد.»
پاک آيين افزود: «مساحت باغ ايراني 500 مترمربع است و در کنار نمونه‌هايي از درختان ايراني، نماد مقبره حافظ که با ابعاد اصلي آن ساخته شده نيز به عنوان نمادي فرهنگي در اين باغ ايراني به نمايش در آمده است.»
وي با بيان اينكه سفارت ايران با مساعدت مالي سازمان ميراث فرهنگي وگردشگري کشورمان و همکاري سازمان گردشگري تايلند موفق به ساخت اين باغ شده است، ساخت نماد آثار فرهنگي ايران در کشورهاي گردشگرپذير جهان، از جمله ساخت نماد تخت‌جمشيد در استان "پاتايا" و باغ حافظيه در استان چيانگ‌ماي تايلند را موجب معرفي ميراث گرانقدر فرهنگي ايران به جهانيان دانست.
نمايشگاه بين‌المللي باغباني تايلند در مساحتي 80 هكتاري شامل باغ‌هاي استوايي، غرفه‌هاي گياهان، غرفه انواع گل اركيده، ميوه‌هاي گرمسيري ، باغ‌هاي بين‌المللي، غرفه سلطنتي، آمفي‌تئاتر ، نمايشگاه باغباني و فرهنگ تايلند، نمايشگاه صنايع دستي و زمين بازي است.

برگرفته از chn.ir
31 تیرماه 1389 .
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Azadegi :: Cloob :: Oyax :: Digg :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Email To: :: Subscribe to Feed

معرفي 3 هزار ميليارد ريال پروژه شهرداري شيراز به تجار آذربايجاني

مهران اعتمادي در حاشيه همايش مشترك فعالان اقتصادي استان فارس و جمهوري آذربايجان اظهار داشت: هدف اصلي از برگزاري اين همايش تحكيم روابط بازرگاني بين دو كشور ‌به ‌ويژه استان فارس است كه به همت وزارت امور خارجه جمهوري آذربايجان و تجار و بازرگانان استان فارس برگزار شد كه اميدواريم در آينده نزديك شاهد تحكيم اين روابط باشيم.
وي بيان داشت: شيراز و استان فارس به ‌عنوان منطقه‌اي استراتژيك در كشور جمهوري اسلامي ايران از مزيت‌هاي بسيار خوبي براي سرمايه‌گذاري برخوردار است و اين شهر 20 هزار هكتاري با 4/1 ميليون نفر جمعيت سومين شهر بزرگ ايران اسلامي است.

شهردار شيراز ادامه داد: داشته‌هاي فرهنگي، مذهبي و ديني مشترك بين ايران و جمهوري آذربايجان ‌به‌ ويژه استان فارس از جمله مسائلي است كه در توسعه روابط بين دو كشور به ‌ويژه در زمينه فرهنگي و اسلامي مي‌تواند مؤثر باشد.
وي تصريح كرد: شهر شيراز در كنار ويژگي‌هاي توريستي خود و جاذبه‌هاي ديدني در حال حاضر صنايع دستي متنوعي را در دل خود جاي داده است، همچنين اين شهر به ‌عنوان قطب صنعت و الكترونيك، اپتيك و آي‌تي جمهوري اسلامي ايران شناخته مي‌شود.
اعتمادي عنوان داشت: اين شهر به‌‌ عنوان نخستين توليدكننده لاستيك در كشور شناخته مي‌شود و در كنار اين صنايع نبايد از پيشرفت‌هاي استان فارس در صنعت نفت، گاز و پتروشيمي به آساني گذشت و اين مسئله در فارس به‌ طور كامل قابل لمس است.
وي با اشاره به طرح راه‌آهن شيراز بندر بوشهر گفت: اميدواريم آرزوي ديرينه مردم استان فارس تحقق يابد و اين استان به آب‌هاي آزاد خليج فارس وصل شود تا علاوه بر توسعه شبكه حمل و نقل ريلي كشور زمينه براي توسعه روابط بازرگاني و اقتصادي با كشور‌هاي منطقه نيز بيشتر از پيش فراهم شود.
وي در مورد زمينه‌هاي همكاري دو كشور آذربايجان و ايران و چگونگي توسعه روابط بازرگانان استان فارس با كشور جمهوري آذربايجان نيز بيان داشت: علاوه بر صنايعي كه در استان فارس معرفي شد وجود پنج كارخانه سيمان در فارس، 30 درصد داشته‌هاي فرهنگي و تاريخي ايران اسلامي، حضور پزشكان بسيار موفق در زمينه درماني و توسعه توريسم درماني، ماشين‌آلات همراه‌سازي و ساختمان‌سازي و سد‌سازي در استان فارس مي‌تواند زمينه توسعه روابط اقتصادي دو كشور را فراهم كند.
شهردار شيراز در پايان با اشاره به معرفي پروژه‌هاي مشاركتي شهرداري شيراز به بازرگانان كشور آذربايجان بيان داشت: 3 هزار ميليارد ريال پروژه متعلق به شهرداري شيراز كه به‌ صورت مشاركتي انجام مي‌شود به بازرگان آذربايجان معرفي شده است كه از آن جمله مي‌توان به پنج نقطه از باغ‌هاي شهر شيراز كه با كاربري تفريحي معرفي شده‌اند، اشاره كرد.

در دیدار مدیر عامل سازمان سرمایه گذاری شهرداری و سفیر آذربایجان مطرح شد:


شیراز ظرفیت های بسیاری برای ساخت هتل های گردشگری دارد

به دنبال برگزاری اولین نشست فعالان اقتصادی در شیراز، اردشیر آخوندف سفیر جمهوری آذربایجان در ایران با مدیر عامل سازمان سرمایه گذاری و مدیریت پروژه های مشارکتی شهرداری شیراز دیدار و گفت و گوکرد. در این دیدار، آخوندف با بیان این مطلب که شهر شیراز به لحاظ موقعیت جغرافیایی و زیبایی های اقلیمی، شرایط مساعدی جهت جذب سرمایه دارد، اظهار داشت: در شیراز ظرفیت های فراوانی وجود دارد که با استفاده از آنها می توان افق اقتصادی روشنی را برای آینده ترسیم کرد. وی افزود: حضور سرمایه گذاران این شهر در نمایشگاهی که مرداد ماه سال جاری در باکو برگزار می شود، سرآغاز تبادلات گسترده بین دو کشور باشد چرا که با چانه زنی ها در خصوص اهداف سرمایه گذاری ، خواسته ها به بهترین شکل تحقق پیدا کرده و مدلی یکسان و هماهنگ از نظر حقوقی و اقتصادی تعریف می شود. آخوندوف در خصوص تسهیل روابط اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و آذربایجان یادآور شد: تصویب این قانون که سرمایه گذاران می توانند با پول رایج کشور خود در خارج از کشور سرمایه گذار ی کنند، روابط اقتصادی ما آسان تر شده و انتظار می رود کشورهای ایران و آذربایجان و دو شهر شیراز و باکو از این فرصت در راستای تحقق اهداف آتی خود استفاده کنند. وی خاطرنشان ساخت: تجارت ایرانیان در باکو پررونق است و عده ای از آنها مجتمع مسکونی، هتل، کارخانه و بانک احداث کرده اند.

مدیرعامل سازمان سرمایه گذاری و مدیریت پروژه های مشارکتی شهرداری نیز طی این دیدار، در پاسخ به سوال سفیر آذربایجان مبنی برنحوه ارائه تسهیلات شهرداری به سرمایه گذارانی که تمایل به ساخت هتل در شیراز دارند، گفت: این امر به دو روش انجام می شود؛ در شیوه مشارکت مدنی، مکان پروژه اعم از زمین یا باغ همچنین هزینه عوارض و صدور مجوز بر عهده شهرداری و طراحی، ساخت و مدیریت بهره برداری بر عهده سرمایه گذار می باشد. در صورت دیگر نیز درصد سهم شهرداری مشخص شده و سالیانه از درآمد خالص پرداخت می شود که درآمد مستمری را بوجود می آورد. مرتضی حق نگهدار در خصوص ظرفیت های شهر تاریخی و فرهنگی شیراز برای سرمایه گذاری، اذعان داشت: آب و هوای معتدل ، وجود باغ های زیبا و بی نظیر در شیراز همچنین وجود بیش از 30 درصد آثار تاریخی کشور در شیراز و استان فارس، زمینه لازم جهت جذب گردشگر را فراهم آورده است که شهرداری نیز با طراحی سبد سرمایه گذاری 3 هزار میلیاردی در ارتقاء وضعیت اقتصادی و رفاهی این شهر می کوشد. در پایان این گفت و گو سفیر آذربایجان در ایران از مدیر عامل سازمان سرمایه گذاری و مدیریت پروژه های مشارکتی شهرداری شیراز جهت شرکت در نمایشگاه فعالان اقتصادی در باکو دعوت ویژه به عمل آورد.

برگرفته از eshiraz.ir
31 تیرماه 1389.
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Azadegi :: Cloob :: Oyax :: Digg :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Email To: :: Subscribe to Feed

تکمیل ساختمان مسجد و مرکز تجاری - خدماتی آرامستان احمدی شیراز

با تکمیل ظرفیت آرامستان دارالرحمه شیراز و ایجاد مشکلات مختلف به دلیل قرار گیری این آرامستان در داخل شهر، با افتتاح آرامستان احمدی شیراز در سال جاری که در جاده ی شیراز - خرامه قرار دارد ، آرامستان دارالرحمه شیراز تعطیل خواهد شد.
ساختمان های این آرامستان دارای پیشرفت 80 تا 100 درصدی می باشند و شهرداری برای ایجاد ه دسترسی مناسب اقدام ه ساختتنول سعدی و پل بزرگ فضیلت سرداران نموده است.
تاكنون بيش از 94 هزار متر مربع عمليات خاك‌برداري و حدود 54 هزار متر مربع  خاكريزي،  11 هزار و 500 متر لبه‌گذاري و جدول‌كشي، يك هزار و 200 متر لوله‌گذاري براي دفع آب‌هاي سطحي و 4 هزار و 200 متر لوله‌گذاري از محل چاه حفاري شده تا مخزن انجام شده است. كاشت 64 هزار درخت، 2 هزار متر مربع چمن كاري و 33 هزار متر مربع شبكه آبياري قطره‌اي را نيز از اقدام‌هاي صورت گرفته در بحث فضاي سبز اين مجموعه می باشد.
مساحت زمين در نظر گرفته شده براي اين آرامستان 460 هكتار است كه در فاز اول آن 200 هكتار اجرا مي‌شود.
تاكنون براي اجراي اين پروژه در فاز نخست 60 ميليارد ريال هزينه شده است و پيش‌بيني مي‌شود براي اتمام اين فاز در مجموع 80 ميليارد ريال هزينه شود.

 ساختمان مسجد آرامستان احمدی شیراز



01.کارفرما : حوزه معاونت فنی و عمرانی شهرداری شیراز
02.موقعیت : جاده شیراز _ خرامه
03.مساحت : 2500 متر مربع
04.عملکرد : مذهبی
05.مدیر پروژه : مهندس محسن سعیدیان
06.همکاران پروژه : ( فاز 1 معماری : پویان برهمن )

و ساختمان تجاری خدماتی آرامستان


01.کارفرما : حوزه معاونت فنی و عمرانی شهرداری شیراز
02.موقعیت : جاده شیراز _ خرامه
03.مساحت : 8856 متر مربع
04.عملکرد : تجاری
05.مدیر پروژه : مهندس محسن سعیدیان
06.همکاران پروژه : ( فاز 1 معماری : پویان برهمن )

31 تیرماه 1389 .
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Azadegi :: Cloob :: Oyax :: Digg :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Email To: :: Subscribe to Feed

فرصت مناسب و بزرگ برای ارتباط با مدیران شهرداری بصورت مستقیم

دیروز ( 30 تیرماه 89 ) به همراه دوست عزیزم جابر ، بعد از هماهنگی که انجام داده بود به معاونت نظام جامع پیشنهادات شهروندی شهرداری شیراز رفتیم و صحبت مفصلی با مدیر این مجموعه آقای ستایش گر داشتیم ، وبسایت شیراز 1400 رو نشون دادیم و از هدفها ، دغدغه ها و علاقه جمعی از دوستان به شیراز گفتیم.آقای مدیر هم خیلی لذت بردن و قول انواع همکاریها را دادند.
اولین اون برگزاری جشنواره وبلاگهای شهری شیراز بود که جزییات اون اعلام خواهد شد.
دومین اون معرفی ما به آقای کاشانی مدیر جدید روابط عمومی شهرداری شیراز برای مذاکره درباره مباحث مختلف شهری بود که گفتند که بهتر هست بصورت گروهی و با حضور کلیه دوستان علاقمند برگزار بشه. قرار شد هماهنگی صورت بگیره بینمون تا بشه صحبت های خوبی داشت.
دوستانی که میخوان حضور داشته حتما اعلام کنن.اینجور که آقای ستایشگر می گفتند ، آقای کاشانی که چندی پیش بعنوان مدیر جدید روابط عمومی شهرداری شیراز برگزیده شدند ، علاقه بسیاری به مسائل شهری و همکاری با جوانان و انجام کارهای جدید و نو دارند که خود ایشون خیلی امیدوار به همکاری بودند و اظهار کردند که شهرداری برای هر گونه همکاری با ما آمادست و از این حرکت خیلی استقبال می کنه.
نکته مثبت دیگه هم اینکه با صحبت با مدیر روابط عمومی شهرداری امکان حضور در تور شهروندی - عمرانی شهرداری شیراز بصورت گروهی فراهم خواهد شد.

خلاصه اینکه این گوی و این میدان ... دوستانی که دلسوز شهر هستند و میخوان که بطور مسقیم با شهرداری در ازتباط باشند در قسمت نظرات علام کنند یا به shiraz1400@gmail.com اعلام کنند.تا الان 5 نفر از دوستان اعلام آمادگی کردند برای حضور در این جلسه.


31 تیرماه 1389 .
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Azadegi :: Cloob :: Oyax :: Digg :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Email To: :: Subscribe to Feed

مجموعه کامل ، بی نظیر و دیدنی از شیراز قدیم ، قسمت پنجم

برگرفته از eshiraz.ir
31 تیرماه 1389 .
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Azadegi :: Cloob :: Oyax :: Digg :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Email To: :: Subscribe to Feed