Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...
محک

شباهتهای برق شیراز و متروی تهران !

ماجراهای پیرامون باشگاه برق شیراز بیش از هر چیز به متروی تهران شباهت دارد که درگیر و دار دعواهای چهره‌های سیاسی روز به روز از برنامه‌هایش دورتر و دورتر می‌شود. شباهت برق شیراز و متروی تهران آنجا بیشتر می‌شود که در هر دو قصه، طرفین درگیر در ماجرا سیاسیونی هستند که جملگی از اردوگاه اصولگرایان سر برآورده‌اند اما امروز چشم دیدن همدیگر را ندارند و برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود، امانتی را که به دستانشان سپرده شده، به گرو گرفته‌اند.

متروی تهران که قرار بود ترافیک تهران را سبک کند و به مردم تهران آرامش بدهد، به دلیل بلوکه شدن بودجۀ قانونی‌اش به یک معضل تبدیل شده و باشگاه برق شیراز هم که قرار بود مایه امید و نشاط جوانان شیرازی باشد، به دلیل بی‌کفایتی مدیران استان به یک باشگاه قعرجدولی در لیگ دسته یک تبدیل شده و از نماینده یاسوج چهار گل دریافت می‌کند.

حال در این اوضاع قمر در عقرب و نابسامانی، دو طرف درگیر مدام از فرصت استفاده می‌کنند و با سخنرانی‌ها و اظهارنظرها و سیاسی‌بازی‌هایی که هیچ تاثیری به حال مردم ندارد، رجزخوانی را ادامه می دهند.

البته متروی تهران یک تفاوت بزرگ با برق شیراز دارد و آن هم این است که در اوج نداری، حداقل خدماتی را که توقع می‎رود را ارایه می‌دهد. اما در شیراز تیمی که روزگاری قهرمان این کشور بوده از 5 بازی رسمی خود تنها یک تساوی به دست آورده و دیگر هیچ. جالب است که در این اوضاع و احوال مدیران شهر، با ادبیاتی که دیگر برای مردم ایران آشنا شده، چنان با کلمات بازی می‌کنند و حقیقت را به سخره می‌گیرند که هر شنونده‌ای به عقل خودش شک می‌کند. آقایان چنان داد و فریاد می‌کنند که انگار برق را دیگران به چنین وضع خفت‌باری کشانده‌اند. شاید فراموش کردند که بهترین تیم شهرستانی کشور، قهرمان و نایب قهرمان جام حذفی کشور و قهرمان جام اتحادیه باشگاه‌های کشور در همین دولت فخیمه از لیگ برتر سقوط کرد و در همین دولت، نتوانست صعود کند. به جای اینکه سعی کنند ضعف مدیریتی بزرگترهای خود را بپوشانند و تیم را به جایگاه اصلی و تاریخی‌اش برگردانند، در پی منافع کودکانه خویش بر سر یک صندلیِ مدیریت، بر آتش ناتوانی مدیران استان با قدرت بیشتری می‌دمند.

به راستی به مدیرانِ استانی که در عرض دو سال، سه سهمیه لیگ برتر فوتسال و فوتبال خود را از دست می‌دهند، چه نشانی و مدالی باید داد؟ به راستی آیا می‌توان به مجموعۀ مدیرانی که توان مدیریت حوزه ورزش به عنوان ساده‌ترین، بدیهی‌ترین و تبلیغاتی‌ترین حوزه مدیریت را ندارند، امید بست که حوزه‌های اقتصاد و فرهنگ و اجتماع را مدیریت صحیح کنند؟

به قول دوستی: وای بر ما با این مدیران!

برگرفته از سایت shirazfootball.com

2 نظرات:

نوشین گفت...

دوست گرامی هرکدام ما گوشه ای از این گرفتاریها را میگوئیم
ایران بانوی ما گرفتار است

ناشناس گفت...

Finally, an issue that I am passionate about. I have looked for information of this caliber for the last several hours. Your site is greatly appreciated.