نشست "با راوي فرانسوي ديوان حافظ" با حضور استادان و دانشجويان و سخنراني پروفسور شارل هانري دوفوشهکور مترجم ديوان کامل حافظ به زبان فرانسوي در دانشگاه حافظ شيراز برگزار شد.
وي افزود: "فرانسه و ايران هر دو در آفرينش آثار ادبي و تأثيرگذار بر ذهن و زبان جهانيان داراي ويژگيهاي مشترکي هستند و پيوند فرهنگي اين دو کشور قدمت چهارصدساله دارد."
کمالي ضمن بررسي اجمالي اين ارتباط فرهنگي گفت: در ميان پژوهشگران فرانسوي که در زمينه زبان و ادبيات فارسي به پژوهش پرداختهاند جايگاه "سه هانري" شاخص است. هانري ماسه که آثار ارزشمندي در تاريخ ادبيات ايران و سعديشناسي دارد، هانري کُربن که نقش غيرقابل انکاري در تصحيح و ترجمه آثار عرفاني ـ ادبي زبان فارسي داشته است و بالاخره هانري دوفوشهکور که علاوه بر تأليف 6 کتاب و 70 مقاله علمي پيرامون زبان و ادبيات فارسي مترجم ديوان کامل حافظ شيرازي است."
وي سپس به معرفي سومين هانري پرداخت و گفت: "هانري دوفوشهکور در سال 1925 به دنيا آمد و اکنون بيش از 45سال است که با زبان و ادبيات فارسي مأنوس است. ايشان در مراکش باليدهاند و در آنجا با فرهنگ اسلامي آشنا ميشوند و در همان دوران به اين نتيجه رسيدند که براي شناخت تمدن اسلامي به طور عميق شناخت تمدن ايران اسلامي ضروري است و به همين دليل به فرهنگ ايراني و ادبيات فارسي پرداختهاند. موضوع رساله دکتراي ايشان "توصيف طبيعت در ادبيات فارسي در قرن يازدهم" است و کتاب ارزشمند اخلاقيات وي که در برگيرنده مفاهيم اخلاقي در ادبيات فارسي از قرن سوم تا قرن هفتم هجري به زبان فارسي ترجمه و منتشر شده است".
در ادامه پروفسور هانري دوفوشهکور ضمن ابراز خرسندي از حضور دوباره در شيراز و شهر حافظ گفت: "از سال 1986 تا کنون حافظ مرا رها نکرده است و من براي ترجمه ديوان او از تحقيقات حافظ شناسان معاصر ايران استفاده زيادي بردهام و هنوز هم هرگاه دوباره غزلهاي حافظ را ميخوانم بياختيار مجذوب او ميشوم و هر بار با دستان تهي به بارگاه غزلش ميروم و با دستان پر برميگردم."
وي افزود: "ديوان حافظ به زبان فارسي براي فارسيزبان گنجي ويژه است که هيچ خارجي نميتواند همه زيباييها و گوهرهاي آن را دريابد و به دست آورد و به همين دليل است که بر اين باورم که حافظ عجيب، زيبا، دستنيافتني و معجزه است."
وي در مورد شيوه ترجمه خود گفت: "ترجمه نبرد با متن است و شعر حافظ با همه ويژگيهايش شايد ترجمهناپذير باشد. اما من کوشيدهام که با ترجمه تحتاللفظي و با اضافه کردن توضيحات مفصل در مورد برخي از واژهها همچون "رند" و مفاهيم عرفاني و عاشقانه کوشش کنم تا فرانسهزبانان با درونمايه شعر حافظ پيوند برقرار کنند. اگرچه قدرت موسيقي شعر او قابل ترجمه به هيچ زباني نيست."
وي ضمن تحليل حافظ اسطورهاي و حافظ تاريخي و نگاه حافظ به حوادث دوران خودش گفت: "حافظ به جز در غزلهايي که در مدح برخي از حاکمان و پادشاهان و وزيران سروده است هيچ نام و نشانهاي مشخص از زندگي خود، زن و فرزندانش و دوستان و دشمنانش به ما نميدهد. گويي حافظ به دلايلي که بر ما روشن نيست کوشيده است بر ايهام شعرش و ابهام ما بيافزايد. در شعرهايش از ضماير تو، من، او و ايشان استفاده ميکند. گاهي "من" خود حافظ است و گاهي "من" خواننده غزل است اما آنچه روشن است رابطه "تو" و "من" رابطه عاشق و معشوق است. زميني و آسماني، "تو" ناز ميکند و "من" نياز خود را ابراز ميدارد و اين شيوه بر شکوه و ماندگاري شعرش افزوده است."
وي در پاسخ به چگونگي آشنايياش با حافظ و دليل انتخاب ديوان حافظ براي ترجمه گفت: "من سالها با حافظ آشنا بودم و علاقه وافري به ترجمه شعر او داشتم. هم به شعر حافظ عاشق بودم و هم از ترجمه آن هراسان. ميترسيدم. شايد نتوانم آنگونه که بايد به آن بپردازم. تا اينکه در سال1986 در کنفرانسي با دکتر نصرالله پورجوادي مشورت کردم و ايشان پس از تأملي مرا به انجام اين کار ترغيب کردند و از آن پس تا زمان انتشار ترجمه کامل ديوان 18سال به طور مستمر حافظ مشغله ذهني من شد. من عاشق و مجنون شده بودم و به ويژه جنبههاي عرفاني و الهي حافظ برايم جذبهاي ناگفتني داشت. اگرچه بايد بگويم تا به سامان رسيدن کار عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشکلها."
در اين نشست دکتر عزيز شباني نيز پرسشهايي را مطرح کرد. لازم به ذکر است که در سالهاي اخير پروفسور دوفوشهکور به دليل فعاليتهاي خود موفق به دريافت لوح تقدير جشنواره فارابي، شانزدهمين جايزه ادبي محمود افشار، نشان درجه يک حافظ شناسي، لوح تقدير دانشگاه حافظ و لوح تقدير دانشگاه شيراز شده است.
2 آبان 89 .
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه فارس، در اين نشست کوروش کماليسروستاني عضو هيأت مؤسس دانشگاه حافظ ضمن برشمردن ويژگيهاي شعر حافظ و ترجمه آثار ادبي فارسي به زبان فرانسوي گفت: "ترجمه آثار ادبيات کلاسيک فارسي به زبان فرانسوي در سال1634 با ترجمه گلستان سعدي توسط «آندره ريير» آغاز شد. اين ترجمه تأثير بهسزايي بر آثار و انديشه بزرگاني چون ويکتور هوگو، ديدرو، ولتر،لافونتن و آراگون داشت. وي افزود: "اولين ترجمه گزيده غزليات حافظ در آغاز قرن بيستم و در سال1922 توسط چارلز دوويل انجام گرفت. پس از وي آرتورگي در سال1927، 175غزل از حافظ ترجمه کرد. ژيلبر لازار و برخي ديگر از پژوهشگران فرانسوي نيز غزلهايي از حافظ را ترجمه کردند و در سال2006 پس از 18 سال کوشش مستمر ترجمه ديوان حافظ توسط پروفسور هانري دوفوشهکور صورت پذيرفت."
وي افزود: "فرانسه و ايران هر دو در آفرينش آثار ادبي و تأثيرگذار بر ذهن و زبان جهانيان داراي ويژگيهاي مشترکي هستند و پيوند فرهنگي اين دو کشور قدمت چهارصدساله دارد."
کمالي ضمن بررسي اجمالي اين ارتباط فرهنگي گفت: در ميان پژوهشگران فرانسوي که در زمينه زبان و ادبيات فارسي به پژوهش پرداختهاند جايگاه "سه هانري" شاخص است. هانري ماسه که آثار ارزشمندي در تاريخ ادبيات ايران و سعديشناسي دارد، هانري کُربن که نقش غيرقابل انکاري در تصحيح و ترجمه آثار عرفاني ـ ادبي زبان فارسي داشته است و بالاخره هانري دوفوشهکور که علاوه بر تأليف 6 کتاب و 70 مقاله علمي پيرامون زبان و ادبيات فارسي مترجم ديوان کامل حافظ شيرازي است."
وي سپس به معرفي سومين هانري پرداخت و گفت: "هانري دوفوشهکور در سال 1925 به دنيا آمد و اکنون بيش از 45سال است که با زبان و ادبيات فارسي مأنوس است. ايشان در مراکش باليدهاند و در آنجا با فرهنگ اسلامي آشنا ميشوند و در همان دوران به اين نتيجه رسيدند که براي شناخت تمدن اسلامي به طور عميق شناخت تمدن ايران اسلامي ضروري است و به همين دليل به فرهنگ ايراني و ادبيات فارسي پرداختهاند. موضوع رساله دکتراي ايشان "توصيف طبيعت در ادبيات فارسي در قرن يازدهم" است و کتاب ارزشمند اخلاقيات وي که در برگيرنده مفاهيم اخلاقي در ادبيات فارسي از قرن سوم تا قرن هفتم هجري به زبان فارسي ترجمه و منتشر شده است".
در ادامه پروفسور هانري دوفوشهکور ضمن ابراز خرسندي از حضور دوباره در شيراز و شهر حافظ گفت: "از سال 1986 تا کنون حافظ مرا رها نکرده است و من براي ترجمه ديوان او از تحقيقات حافظ شناسان معاصر ايران استفاده زيادي بردهام و هنوز هم هرگاه دوباره غزلهاي حافظ را ميخوانم بياختيار مجذوب او ميشوم و هر بار با دستان تهي به بارگاه غزلش ميروم و با دستان پر برميگردم."
وي افزود: "ديوان حافظ به زبان فارسي براي فارسيزبان گنجي ويژه است که هيچ خارجي نميتواند همه زيباييها و گوهرهاي آن را دريابد و به دست آورد و به همين دليل است که بر اين باورم که حافظ عجيب، زيبا، دستنيافتني و معجزه است."
وي در مورد شيوه ترجمه خود گفت: "ترجمه نبرد با متن است و شعر حافظ با همه ويژگيهايش شايد ترجمهناپذير باشد. اما من کوشيدهام که با ترجمه تحتاللفظي و با اضافه کردن توضيحات مفصل در مورد برخي از واژهها همچون "رند" و مفاهيم عرفاني و عاشقانه کوشش کنم تا فرانسهزبانان با درونمايه شعر حافظ پيوند برقرار کنند. اگرچه قدرت موسيقي شعر او قابل ترجمه به هيچ زباني نيست."
وي ضمن تحليل حافظ اسطورهاي و حافظ تاريخي و نگاه حافظ به حوادث دوران خودش گفت: "حافظ به جز در غزلهايي که در مدح برخي از حاکمان و پادشاهان و وزيران سروده است هيچ نام و نشانهاي مشخص از زندگي خود، زن و فرزندانش و دوستان و دشمنانش به ما نميدهد. گويي حافظ به دلايلي که بر ما روشن نيست کوشيده است بر ايهام شعرش و ابهام ما بيافزايد. در شعرهايش از ضماير تو، من، او و ايشان استفاده ميکند. گاهي "من" خود حافظ است و گاهي "من" خواننده غزل است اما آنچه روشن است رابطه "تو" و "من" رابطه عاشق و معشوق است. زميني و آسماني، "تو" ناز ميکند و "من" نياز خود را ابراز ميدارد و اين شيوه بر شکوه و ماندگاري شعرش افزوده است."
وي در پاسخ به چگونگي آشنايياش با حافظ و دليل انتخاب ديوان حافظ براي ترجمه گفت: "من سالها با حافظ آشنا بودم و علاقه وافري به ترجمه شعر او داشتم. هم به شعر حافظ عاشق بودم و هم از ترجمه آن هراسان. ميترسيدم. شايد نتوانم آنگونه که بايد به آن بپردازم. تا اينکه در سال1986 در کنفرانسي با دکتر نصرالله پورجوادي مشورت کردم و ايشان پس از تأملي مرا به انجام اين کار ترغيب کردند و از آن پس تا زمان انتشار ترجمه کامل ديوان 18سال به طور مستمر حافظ مشغله ذهني من شد. من عاشق و مجنون شده بودم و به ويژه جنبههاي عرفاني و الهي حافظ برايم جذبهاي ناگفتني داشت. اگرچه بايد بگويم تا به سامان رسيدن کار عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشکلها."
در اين نشست دکتر عزيز شباني نيز پرسشهايي را مطرح کرد. لازم به ذکر است که در سالهاي اخير پروفسور دوفوشهکور به دليل فعاليتهاي خود موفق به دريافت لوح تقدير جشنواره فارابي، شانزدهمين جايزه ادبي محمود افشار، نشان درجه يک حافظ شناسي، لوح تقدير دانشگاه حافظ و لوح تقدير دانشگاه شيراز شده است.
2 آبان 89 .
0 نظرات:
ارسال یک نظر